خدايا بشكن اين آيينه ها را كه من از ديدن آيينه سيرم مرا روي خوشي از زندگي نيست ولي از زنده ماندن ناگزيرم از آن روزي كه دانستم سخن چيست همه گفتند كه اين دختر چه زشت است كدامين مرد اورا مي پسندد عجب بي طالع و بي سرنوشت است چو در آ يننه بينم روي حود را در آيد از درم غم با سپاهي سيه روزي نصيبم كردي اما نبخشيدي مرا چشم سياهي به هر جا پا نهم از شومي بخت نگاه دلنوازي سوي من نيست از اين دلها كه بخشيدي بمردم يكي در حلقه گيسوي من نيست مرا دل هست اما دلبري نيست سرم نيست منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سرزمین رزها شربیان روش های زندگی بهتر و کسب درآمد سیستم همکاری در فروش لیان آنلاین maghalat اجناس فوق العاده سئو برتر ، بهینه سازی سایت،سفارش بهینه سازی سایت